من و خاطرات

من و خاطرات بعد از 18 سالگی!

2

دوشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۴۸ ق.ظ
سلام
خوش می گذره ماه رمضون؟!
من که دیروز پدرم در اومد! روزه ی بدون سحری + اولین روز + امتحان علائم رانندگی که امروز داشتم!البته امتحان کلاسی بود. قبول هم شدم البته! :) (با 3 تا غلط از 30 تا)
هرچند که دیروز داشتم از ناراحتی گریه می کردم دم افطار! آخه انصافه؟ 150 صفحه امتحان اونم 3 روز بعد کنکور!
حالا به هر صورت گذشت! خیلیا رد شدن! مثلا بعضیا با 15 غلط! D:
آخه واسه من خیلی افت داشت بیفتم!


امشب افطار خونه ی خاله ایم. فردا و پس فرداهم خونه ی 2 تا مادربزرگام.


امروز حالم خوبه!


دلم برا فاطمه (دوستم) تنگ شده! اونروز زنگ زدم خونه نبودن. ایمیل و آدرس وبشم ندارم. (پیرو پست قبلی!)
  • مینا

نظرات  (۱)

  • جوجه زردووو به جوجه آبیووو
  • پس من چیییییییییییییی؟؟؟؟!!!
    پاسخ:
    تو که اصن هیچی! تو انقد اداهات جلوی چشممه که دلم برات تنگ نمیشه!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی