من و خاطرات

من و خاطرات بعد از 18 سالگی!

65

سه شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۵ ق.ظ

عاشق رشته ی پزشکیم با همه ی جوکاش!

امروز سر کلاس بافت عملی، لام آنال کانال (کانال مقعدی) به گروه ما نرسیده بود.

به الهام (اون یکی گروه) گفتم: شما آنال کانال دارین؟ با ما عوض کنین.

اونم یهو برگشت وسط کلاس مختلط با صدای بلند (و البته به شوخی مثلا!) گفت: عه، مگه تو آنال کانال نداری؟! چه جوری پس...؟!

دیگه بقیشو خودتون تصور کنین!


اینا تو رشته ی ما مسائل کاملا عادی و حتی پیش پا افتاده ای هست - نسبت به بعضی چیزای دیگه!


بعدا نوشت:

حالا کاملا درک می کنم که چرا خاله م می گفت کلا کادر درمان شرم و حیا و خجالت و این جور چیزا تو کارشون نیس!

بالاخره این چیزیه که هر روز باهاش سر و کار داری. یا باید هر روز حالت به هم بخوره، یا این که جوکش کنی!



  • مینا

نظرات  (۳)

  • گلبرک آرام
  • اوه اوه 
    خندیدماااا :DD
    پاسخ:
    D:

    انقدر این چیزا عادی میشه که آنال کانال بینشون پیدا نیست.

    کلاً تا حالا از دانشجوهای پزشکی چشم و گوش دریده تر ندیدم! البته نه اینکه منظور خاصم تو باشی هاااا! :))) ولی شرایط توی 7 سال این نوع راحتی روابط رو ایجاد میکنه.

     

    الان این آدرست با قبلی چه فرقی داره؟!

    پاسخ:
    آره انگار همین جوریه!

    اولا که همین تغییر کوچیکم برا هدف من کفایت می کنه!
    ثانیا این جا خیلی امکاناتش بهتره.
  • یک عدد بانو ...
  • :))
    شاد شدم.. :)
    پاسخ:
    خوش حالم که شادتون کردم!
    :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی