من و خاطرات

من و خاطرات بعد از 18 سالگی!

148

يكشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ق.ظ

روز دوم عید دلم همین طور بیخود و بی جهت گرفت. برا این که من دوست وبلاگی و اینترنتی و غیره ندارم که بعدها برم یا بیاد ببینمش و با هم بریم گردش و نمایشگاه و سینما و سفر و غیره.

اصن یه وزی

  • مینا

نظرات  (۳)

من هستم ولی تو پایه نیستی ! وژدانا این نیس؟!
پاسخ:
راس میگی. چی این نیس؟
ازغاله عمته:/
همین حرفم که گفتم 
پاسخ:
آهان ینی تو پایه هستی من نیستم؟ چرا، راس میگی. ولی خب، بالاخره یه کم شناخت باید ابتدا حاصل بشه دیگه!^___^
  • رویا خانوم گل کوچیک
  • من کیم پس! من فقط مشکلم اینه ک دارم کنکور میدم! تازه مگه تو اهل این کارایی!؟؟
    پاسخ:
    اولا تو دوست وبلاگی نیستی و دوست از نزدیک هستی! ثانیا چرا نباشم؟! همون طور که از اول امسال شروع به تجربه ی کلی چیزای تازه کردم - حالا بگذریم که بعضیاشونو ادامه دادم و بعضیاشونو قطع کردم - اینم می تونم تجربه کنم!
    اصن قدرتی هست تو این جمله ی "می تونم تجربه کنم!" که تو هیچ چیزی نیس به خدا! من عاشق این جمله ام!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی