25
يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۰۱ ب.ظ
سلام!
من برگشتم! برخلاف تصورم فقط هتل اولی وای فای داشت. واسه همین نتونستم هرروز آپ کنم. ولی عوضش تو نت گوشیم نوشتم که دونه دونه همشو میذارم. بیشتر محض این که بعدها بخونم و یادم بمونه.
روز دوم
بفرمایید سوهان لقمه ای فرد اعلای پرشده از پسته:
عکس بعدا!
صب اومدنی از قم خریدیم.
بفرمایید آب انار ساوه، خنک و خوش مزه، ترش و ملس:
:دی
اصفهان و زاینده رود خشکش... به قول یکی: اتوبان شهید زاینده رود!
ناهارو تو یه پارکی تو خود اصفهان خوردیم. طی تماسی خبر دار شدم که کلاسامون از 29 ام شروع میشه! بله! دقیقا اون روزی که ما برمی گردیم! من قرار بود اون روز ثبت نام کنم مثلا! حالا قرار شده فردا داییم مدارکمو ببره ثبت ناممو انجام بده.
یه مردی سر ناهار اومده بود همش می گف سفر واجب برام پیش اومده باید برم نایین پولم ندارم. کارمند 《یادم نیس کجا》 هستم پولام 《نمی دونم چی》 شده! پول بلیطمو بدین.
یه زن فالگیرم اومده بود گیر داده بود و اخاذی می کرد ولی آی خندیدیم از دستش!
توی راه یه مرده با لهجه ی خیلی باحالی آدرس چادگونو می داد. چقد خندیدیم ما بهش! بدبخ!
شب تو دهکده ی توریستی زاینده رود نزدیک چادگون با چن ساعت فاصله از اصفهان
ویلای خوشگل بدون وای فای
تراس بزرگ و چایی سماور زغالی
قصر بادی مخصوص برگسالان که رسمونو کشید. عکسم ممنوع بود.
- ۹۳/۰۶/۳۰