من و خاطرات

من و خاطرات بعد از 18 سالگی!

37

يكشنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۴ ب.ظ
اولین روز تشریح جسد!
هیچ چیز خاصی نداشت. کل بدنش قهوه ای بود. پوستشم قهوه ای تیره تر بود، درست مثل چرم. وقتی فیکسش می کنن این رنگی میشه. بوی مواد شیمیایی می داد. خودشم مال پارسال بود.


بعدا نوشت: جسده هندیه! شایع شده که اسمشم توماسه! البته جنبه ی من درآوردی بودنش بیشتره! ما قبلا بهش می گفتیم زیبای مشکی!
  • مینا

نظرات  (۸)

دقیقا حس تو چی بود اون لحظه؟!
پاسخ:
اولش یه کم کنار کشیدگی (قبل از این که روکششو بردارن!) آدم واقعا فک می کرد یکیو اون زیر دراز کردن! ولی بعدش خیلی عادی بود. از مولاژم عادی تر بود!
مولاژ چیزی هس که تو میکروسکوپ استفاده میکنن ازش؟ خواهرم میگه بوش فقط خیلی گنده همه ی لباسا بوی مرده میگیره تازه دوست خواهرم داشت از توضیحاتی که خواهرم میداد فیلم میگفت خواهرم میگه اون موقع مبایلمو با بی احتیاطی و بی توجهی زد به مرده! بعد خواهرم اومد روکش مبایلشو با صابون شست! قیافه ی مرده ی پریا اینا خیلی زشت بود انگار یه 400 سالیش میشد ولی واسه شما جوون تره ! یعنی قیافه کاملا مشخصه؟ وای اگه چشاش سالم باشه فک کن همه دارن بد نشو اینور اونور میکنن یهو تو احساس کنی مدل چهرش تغییر کرد! بعد تو هی بگی این مرده زنده اس باور کنین! باید از اینجا بریم بیرون! ولی هیچ کی باور نکنه! بعد یهو مردهه بلند بشه چشاشو وا کنه و به تو خیره بشه!بعد از دست تو یه چیز شو بگیره بگه اینو از بدن من دراوردی؟؟؟ تو بگی آره! اون بگه بابا یکی از دانشجوها سال اولی اینو از تو بدن اون خانم کناریم درآورد گذاشته تو بدن من ! بعد تو ببینی خانومه رو اونیکی تخت گف خیلی هم دلت بخواد! بعد مرد مرده بگه من نمیدونم تشریح مادر بزرگ به چه دردی میخوره؟ همه ی بدنش پلاسیدس! زن مرده بگه چیییی؟ من مادر بزرگم؟؟
پاسخ:
مولاژ همون ماکتاییه که تو آزمایشگاه دبیرستانم بود. بوش گند نیس بوی مواد شیمیایی میده.
باید به عرض مبارکت برسونم که هرچقدرم تو جوون مرگ شده باشی و من میانسال مرگ شده باشم مهم نیس. بلکه مهم اینه که من تازه 230 سالمه تو داری میری تو 700 سال بیچاره! آخه جوون مرگ شدن تو دوره ی ساسانیانم افتخار داره؟؟؟ مرد مرده میگه آخه کی با تو حرف زد خودتو قاطی میکنی؟؟ ببرین کبدشو بدین بش بابا! بدنم حساسیت داد .. مرده دراز میکشه که بمیره همه دوباره مشغول تشریح میشن. سرشو یه بارم بلند میکنه و میگه: اگه یه بارم اومدی دم در باغم که باهام حرف بزنی که من ازت خوشم بیاد عمرا درو روت وا کنم. خودم حوری دارم طبق طبق... زنه میگه: دروغ میگه! من تو درجه ی 5 ام این تو 2 عه اصلا پامو تو خرابه اش نمیذارم ! متوهم ! مردنی! لب گور لب گور لب گور ر!!!
زنه میبینه مرده جوابشو نمیده اشک تو چشاش جمع میشه پشتشو میکنه به مرده به پهلو و میمیره. دانشجوها هی زور میزنن زنه رو صاف کنن نمیشه خانومه جیغ میزنه ولم کنین! میخوام تنها باشم!
بعد دانشجو ها سر زنه رو میکنن و میندازم از پنجره بیرون! به تشریحشون ادامه میدن. گوشه ی لب مرد مرده به خنده خم میشه . یهو تو میگی: این مرده زنده اس باور کنین! باید از اینجا بریم بیرون! دانشجوها دستپاچه میشن همشون جیغ کشان و بیهوش شوان از اتاق تشریح بیرون میدوعن...
  • آیور دختری از خونه

  • الان شاید بگی فقط یه جسد دارین ولی پیشینه ی یه جسدی شدنتان همینی بود که گفتم بعد اومدن زنه رو انتقال دادن به یه جای دیگه...
  • آیور دختری از خونه
  • منم حس کنار کشیدگی دارم ولی مجبورم بهش اهمیت ندم و کنکورو عین یه جسد تشریحش کنم. در واقع شباهت تشریح تو با کنکور من اینه که اولش منم فک میکنم واقعا زیر این روکش یه کنکور ترسناک خوابیده ولی بعد برام عادی میشه و قابل حل.... البته اگه مثل تو که حس طبابت داری حس کنکور دهی داشته باشم..
    اوا ! دو بار سند شد! چرا دستم لرزش گرفته!
    یه بار یکی توی فیلم رفته بود خواستگاری دختره به پسره چایی تعارف میکنه با خنده و مهربانی میگه دستتون میلرزه؟! پسره میگه : قلبمم میلرزه! گذاشتمش رو ویبره!
    هی هو ها هاااا
    چقدر تازه بوده!
    پاسخ:
    آره میگن دوسال یه بار عوضش می کنن.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی