من و خاطرات

من و خاطرات بعد از 18 سالگی!

41

چهارشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۳، ۱۲:۳۸ ب.ظ
حاصل تجربیات واقعی در دانشگاه! :


این دخترای ترم اولی که ابروهاشونو نازک و تمیز کردن و یه من کرم پودر و پن کیک و کوفت و زهرمار رو خودشون خالی کردن، خب اون ته ریشاشونم بزنن حالمون بهم خورد! والا...به خدا خیلی ضایس اون موها و پرزا همین جور سیخ سیخ از زیر مواد آرایشی پیداس!


یا مثلا اینایی که یا عطر دوش می گیرن و لباسای تنگ و خوشگل می پوشن و 70 درصد موهاشونو بیرون میریزن ولی با شامپو قهرن، گاهی یه سلامی به حمومم بکنین، به جایی بر نمی خوره! اون لباساتونم حداقل سالی یه بار بشورین، یه فکریم به حال موهای چربتون بکنین! بوی عرق کشت منو تو این یه ماه! مخصوصا تو ازدحام رفت و آمد به کلاس و ... [اون شکلک سبزه که دوس ندارم بزارمش!]
+ نماز خونه رم که دیگه نگو! اه اه!


عاشق اون لحظه ایم که استاد بعد یه ساعت و نیم درس دادن یه چیزی از گفته هاش می پرسه و کل کلاس در سکوت معناداری فرو میره! D:
فقط بدیش اینه که آخرش میگه برا همتون یه نمره منفی رد می کنم! (همین امروز سر کلاس روان شناسی!)
  • مینا

نظرات  (۱)

انصافا کوفتت بشه روانشناسی دارین!امروز رفتم سر کلاس روانشناسی دوستم که کتابداری میخونه نشستم.چقدر حال کردم! تازه سوالم پرسیدم
پاسخ:
سخ می گیره نمره رو. تعداد بچه ها تو کلاسش دو برابر میشه بس که بچه های افتاده ی ترم های قبلی میان! ورودی های 91 که به جنگ زده ها معروفن! با این که به همشون 3-4 نمره اضافه کرده بوده بازم 18 نفر افتاده داشتن! بیشترین نمره ی کلاسشون 12.5 بود! روز اول آورد اینا رو با سند و مدرک نشونمون داد که درس عبرت بشه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی