من و خاطرات

من و خاطرات بعد از 18 سالگی!

94. جدی دارم میگم!

چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۰۲ ق.ظ

از غیبت، تمسخر، توهین و تهمت به ترتیب متنفرم. از جایی که عدل نباشه بدم میاد. بی عدالتی یعنی چیز اشتباهی رو به کسی که لایقش نیست نسبت بدی. مخصوصا اگه خودش نباشه که از خودش دفاع کنه. غیبت کار ضعیف ها و ترسوهاست. کلا ظلم کار ضعیف هاست. عدل اونه که هرچیزی سر جای درست خودش باشه.

از دروغ هم بیزارم. خیلی.

از این کارها بدم میاد، نه چون خدا و پیامبر و غیره بدشون میاد، نه چون رسم اخلاقه، نه چون همه معتقدن درستش اینه. بدم میاد چون عدل نیست. چون درست و حق نیست. چون داری خودتو نابود می کنی. مثل خوردن زیاد نمک و شکر و چربیه. این طور به نظر نمی رسه، ولی سلامتیتو خراش میندازه. کم کم. از دسته ی اول بدم میاد چون مربوط به بقیه اس. چون خودت به جهنم، داری با شخصیت یه نفر دیگه بازی می کنی. از دومی بدم میاد چون بدتر از اوت کاریو نمی شناسم.

چن روز پیش در حال عصبانیت شدید داشتم پیش مامانم از یکی شکایت می کردم. یکی که مامانم حتی ندیدتش. بد داشتم حرف می زدم. داد می زدم و فحش می دادم. زیاده روی کردم. مردم در این شرایط بهم حق می دادن. ولی خودم از خودم بدم اومد. از دست خود احمق سست عنصرم عصبانی شدم. می خواستم خودمو بزنم. آدمی که پای اصول و آرمانش نایسته و فقط حرف مفت بزنه از کاه جویده هم کمتره. دیگه تکرارش نمی کنم. دیگه زیاده روی نمی کنم.


بدم میاد بخوای آدما رو شکل خودت کنی. بدم میاد از یکی که باهات تفاوت داره بدت بیاد. بدم میاد نتونی تفاوت آدما، خصلت های خوب متفاوتشونو ببینی و دوس داشته باشی. بدم میاد دید تک بعدی داشته باشی. بدم میاد نتونی دیدگاهتو عوض کنی، نتونی خودتو جای بقیه بذاری. بدم میاد خوبی یه نمادهای مشخصی داشته باشه که تحت همه شرایط بی تغییر باقی باشه. بدم میاد نتونی بفهمی که لازم نیس تو تنگنا قرار بگیری. باید بتونی زندگیو برای خودت و بقیه آسون بگیری. بدم میاد انعطاف برات تعریف نشده باشه. از خیلی چیزا بدم میاد...


حرفای خوب و بزرگی زدم، منتها طبق معمول خیلی بد زدم! یا میای میگی تکراریه، یا حوصلت نمی کشه و مثل روزنامه می خونی.

بدم میاد خودم دو تا نیستم که یکی بنویسه و اون یکی بخونه و نظر بده! یکی تز بده و اون یکی اصلاحش کنه! مثل پیشرفت دیالکتیکی! نمی دونم طرف دوم هم اندازه (نمی گم شبیه) من فکر کنه و عقلش بکشه بهتره یا متفاوت با من؟ حتما اگه بیشتر از من عقلش بکشه بهتره، نتیجه بهتر میشه، ولی من و اون اذیت میشیم، مثل الان که بقیه و من اذیت میشیم... نمی دونم... شاید حتی نتیجه هم بهتر نشه... شایدم بشه... به قیمت زجر کشیدن یه نفر... ولی اگه باعث بشه اون یه نفر دیدش بازتر بشه و بفهمه که کسایی هم هستن که به اندازه اون فکر نمی کنن و نمی فهمن، ارزششو داره. نتیجه ی بهتری میده!

  • مینا

نظرات  (۴)

  • گلبرک آرام
  • مینا یه تجربه ای دارم 
    همیشه سعی میکنم از پایین به بالا برسم! یعنی مثلا یک چیزی رو در خودم حل کنم واسه خودم استدلال بیارم قانع شم و قبولش کنم و بهش عمل کنم! اما این کار جواب نمیده ... یعنی همیشه جواب نمیده! گاهی یه دلیلی مثل خدا،پیامبر باشه که به عشق اونها از کاری خودتو نهی کنی یا یه کاری که بر خلاف میلته عمل کنی!

    " کاه جویده " رو از کجا یاد گرفتی؟! D:

     

    پاسخ:
    باورت نمیشه ولی از آقای قراءتی تو تفسیر قرآن! :))))
  • گلبرک آرام
  • این کامنت من مستحق یک شاید هم نیست؟؟
    پاسخ:
    ماجال ور بالا!
  • گلبرک آرام
  • نکده ؟؟؟؟؟ 
    بی هفتیه یوخونده ماجال ورمیشم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی